«بسمه تعالی»
احتراماً در پاسخ به در خواست همکار ارجمند شاغل در پایه دوم یکی از
مدارس شهرستان بوکان در خصوص مشکلات گفتاری دانش آموزانی که بعضی
ا ز صدا ها را غیر معمول و ناصحیح تلفّظ می نمایند (مثلاً دفت به جای
گفت ،دوسولو به جای کوچولو و......) این دبیر خانه ضمن تقدیر از
احساس مسئولیت و حسن نیت این همکار گرامی نسبت به امر تعلیم
وتربیت و تلاش برای رفع مشکلات یادگیری دانش آموزن، جهت اطلاع و
یادآوری همکاران معزز وعلاقه مندان به فرآیند زبان آموزی وآشنایی با
اختلالات گفتاری مطالبی تقدیم می نماید .امید است مثمر ثمر ومشوق
همکاران در تبادل نظر هر چه بیشتر بزرگواران با دبیر خانه باشد.
گفتاروزبان:
بی تردید یکی از نعمت های گرانقدر الهی نعمت کلام است .از جمله نشانه ها و معیارهای سنجش میزان هوش ، مهارت برقراری روابط اجتماعی ،اعتماد به نفس ،احساس و نگرش ،مسئولیت پذیری ،قدرت یادگیری ، استدلال منطقی ، انتقال معلومات ،اخلاق و ادب و هنر فرد سخن گفتن و مهارت کلامی اوست. مسلماّ در طول سالهای تحصیلی و شاید در زندگی اجتماعی با افرادی مواجه شده و هستیم که در صحبت کردن دچار مشکل بوده و یا در برقراری روابط اجتماعی دارای اضطراب هستند. این افراد ممکن است از هوش سرشاری برخوردار باشند امّا این نقیصه ممکن است بر پیشرفت تحصیلی، رشدشخصیتی- اجتماعی و...آنان تاثیرگذار باشد. در بحث از اختلالات ارتباطی همواره دو اصطلاح یا مفهوم "تکلّم" و "زبان" به جای هم و یا به معنی هم بهکار برده میشوند. لازم است در اینجا این دومفهوم را بازشناسی کنیم.
تکلّم، گفتار یا سخن، شکلی از زبان است که در آن با استفاده از نشانههای کلامی یا علایم قراردادی، مقاصد و عواطف فرد به دیگری منتقل میشود.
تکلّم شامل نمادینسازی[1]، فرآیندهای تنفسی، آواسازی، طنین و تولید صدا است. این علایم از طریق اندامهای گفتاری در لبها، زبان، نرمکام، سختکام، دندانها، حفره بینی، حلق، حنجره و تارهای صوتی انجام میشود. اما اصطلاح زبان معمولاً به تمام اشکال و انواع ارتباطات انسانی اطلاق میگردد که درمورد بازگو نمودن افکار و احساسات ازطرق مختلف مانند نوشتن، گفتن، خواندن، بهکارگیری دستور و قواعد زبان، تغییرات قیافه، اداها، هنر و ... بهکار میرود، لذا تکلّم بخشی از زبان است.
گفتار دارای سه مرحله است: (1-تولید 2-انتقال 3-دریافت) در مرحله تولید و انتقال پیام، مغز و اندام های گفتاری دخیل هستند بدین ترتیب که نخست یک فکر در مغز به وجود می آید و پس از تبدیل به نمادها به نواحی تنفسی مخصوص طنین و آوا فرستاده می شود سپس هوا به ناحیه دهان باز می گردد و به وسیله حرکت زبان و گذر ازدندانها ولبها تغییرشکل می یابد. مجموعه این فرایندها به ایجادکلمات وجملات یک زبان خاص می انجامد و فکرکه بدین ترتیب به صورت کلمات درآمده است به وسیله ی شنونده دریافت می شود.چهار فرایند زیردرتولید گفتار مشارکت دارند:
-تنفس(respiration) : که نیروی تولید صوت را به وجود می آورد برای تولیدصوت به وجود یک جریان هوای متحرک نیاز است که توسط ششها تولید شود.
2- واکسازی (phonation) : که بر اساس وضعیت پرده های صوتی، تولید صوت می شود. پرده
های صوتی که به آن تارهای صوتی نیز گفته می شود دو بافت عضلانی هستند که در بالای نای و در
داخل حنجره قرار دارند. در هنگام سخن گفتن هوا از ششها به طرف نای رانده می شود و از آنجا داخل حنجره می شود. در حنجره بسته به اینکه پرده های صوتی نسبت به هم چه وضعیتی داشته باشند انواع واکسازی صورت میگیرد.(مصوت ها وصامتها)
3- طنین(intonation) : ویژگی منحصر به فرد صدای گوینده را مشخص میکند و حاصل صوتی است که از چگونگی ارتعاش پرده های صوتی ، صدایی را ایجاد میکند که همان مادّهی اوّلیه گفتار است. این صدای اوّلیه به هنگام عبور از مجرای گفتار دستخوش تغییرات بسیاری میشود انقباض و انبساط تارهای صوتی موجب صداهای زیر و بم میگردد. به طور کلّی پردههای صوتی میتوانند در حدود 170 حالت گوناگون به خودبگیرند.
4- تولید(articulation) : که عبارت است از حرکات دهان و زبان و دیگر اندامهای گفتار که صوت را تبدیل به آواهایی میکند که گفتار را به وجود میآورند. چنانچه در وضعیت این اندامهای تولیدی تغییری حاصل شود، صدایی که از حنجره بیرون میآید تغییر خواهد کرد. در گفتار طبیعی که فرایند پیچیده ای از عملیات فیزیکی و شیمیایی در مغز، موسوم به زنجیره ی گفتار رخ می دهد،(speec chain) ابتدا فرآیندهای عصبی گفتار انجام میشود سپس اندامهای تنفسی به تولید جریان هوا میپردازد و جریان هوا ازموانعی به نام اندامهای گفتار شامل (حنجره، حلق، حفره دهان ،حفره بینی، نرم کام ، ملاز، زبان و لبها) عبور میکند. چگونگی عبور هوا از این موانع به تولید اصوات یک زبان معین میانجامد. در واقع گفتار طبیعی از طریق یکسری حرکات ماهیچهای دقیق و هماهنگ تولید میشود که در تنفس، واکسازی و تولید دخیل هستند این حرکات ماهیچه ای توسط مغز آغاز و هماهنگ میشود. یکی از ویژگیهای گفتار هنجار و طبیعی روانی (fluency) میباشد. منظور از روانی، سلاست و فصاحت گفتار است که شامل سه عامل ساختاری سرعت، استمرار و سهولت در تولید می باشد. منظور از سرعت در گفتار تعداد کلمات یا سیلابهای ادا شده در واحد زمان است . استمرار مربوط به سهولت حرکت از واجی به واجی بین سیلابها و از یک عبارت به عبارت دیگر است سهولت در تولید یک پدیده عصبی – حرکتی ناشی از هماهنگی بین تنفس و واکسازی و تولید میباشد. هر گونه اختلال در استمرار برنامهریزی و اجرای تولید ، آهنگ گفتار و یا ترکیبی از این عوامل باعث ایجاد پدیدهای به نام ناروانی خواهد شد. در گفتار طبیعی صداها و حاصل ترکیب آنها یعنی واژهها باید مطابق استاندارد زبانی گوینده باشد لکنت زبان اختلالی است که در بعد روانی گفتار رخ می دهد.
اختلالات گفتار و زبان
یکی از تعاریفی که سالها قبل در زمینه اختلالات گفتاری ارائه شده مربوط به "چارلز وان راپیر" که میتوان او را یکی از بهترین آسیبشناسان گفتار– زبان دانست، میباشد. او معتقد است گفتار را موقعی میتوان غیرطبیعی تلقی کرد که با گفتار سایر افراد جامعه چنان متفاوت باشد که بهخودیخودجلب توجه کرده و در فرایند ارتباط مزاحمت ایجاد نماید و یا باعث ناراحتی گوینده و شنونده شود. به این ترتیب، گفتار نارسا گفتاری است که غیرواضح و نامفهوم باشد. اختلالهای گفتاری از نظر شدّت متفاوتند و میتوان آنها را از سرزبانی صحبت کردن خفیف تا تردیدهای گفتاری (مانند تولید صداهای گفتاری به صورت اشتباه، تولید صدای اضافه در هنگام صحبت کردن، مکثها و لکنتهای شدید) متفاوت دانست.
همچنین انجمن تکلّم – زبان – شنوایی آمریکا(ASHA)، اختلال زبان را چنین تعریف میکند: اختلال در زبان عبارتست از دریافت، فهم و بیان کلمات گفتاری یانوشتاری بهصورت غیرعادی یا نابهنجار. این اختلال ممکن است شامل یک یا چندنارسایی در زمینههای شناسایی واجها[2]، تکواژهها[3]، تشخیص معانی، ترکیب یا نحوشناسی و درک اجزای تشکیلدهنده نظام زبانی باشد.
طبقهبندی اختلالات گفتاری
در برخی منابع، اختلالات ارتباطی به چهار طبقه:( اشتباهات تلفّظی، اختلال در صدا، لکنت زبان و اختلال زبان ) تقسیمبندی شده. امّا در برخی از منابع جدیدتر، اختلالات ارتباطی به دو گروه: اختلالات گفتاری(اشتباهات تلفّظی، اختلالات صدا و لکنت) و اختلال زبان تقسیم میشوند. در این مقاله به طور مختصردر گروه مجزا به بررسی اختلالات گفتاری میپردازیم .
1 - اشتباهات تلفّظی و صداشناسی :
هرگاه حرکات متقابل اندامهای گفتاری چون زبان، لبها، فکها،دندانها و کام در فردی ازنظم و ترتیب عملکردی مناسبی برخوردار نباشد، وی را بااختلال تلفّظی قلمداد میکنند. تلفّظهای اشتباه درصداهای گفتاری را میتوان شایعترین مشکل ارتباطی در بین دانشآموزان مدارس عمومی دانست. چند شکل عمده از این اختلال به شرح زیر است؛
حذفها: در خطاهای حذف، تنها بخشهایی از کلمه به تلفّظ درمیآیند. مثلاً حرف "ت" مدام حذف میشود. "رفم همینه را ببینم" به جای "رفتم تهمینه را ببینم". یا (گدو به جای گردو) جایگزینی: معمولاً در این خطا، صداها به هم تبدیل میشود که اغلب پدیده نوکزبانی خوانده میشود. "قسنگ" به جای "قشنگ" ، "گرمز" به جای "قرمز"یا"دوسولو به جای کوچولو". اضافات: اصوات ممکن است با کلمهای اضافه شده یا به آن الحاق گردد. "او دو دوست من است" به جای اودوست من است.
اختلال در صدا :
صدا، محصول صوت ایجادشده در حنجره و انتقال و تغییر انتخابی آن صدا از طریق ارتعاش و بلندی
است. تولید صدا به وسیله عبور از بین تارهای صوتی در حنجره و سپس حرکت آن از طریق گلو، حفرههای بینی و دهان انجام میشود. موقعی که درباره صدا صحبت میکنیم معمولا باید به سه ویژگی کیفیت، زیر و بمی و بلندی توجه کنیم و این ویژگیها را در رابطه با آنچه از سن، جنسیت و فرهنگ فرد انتظار داریم مورد ارزیابی قرار دهیم.
اختلال کیفی صدا: صحبت زیرلبی، گرفتگی صدا، بلندی آن و تیزی، مسائل مربوط به کیفیت صداست. برخی گروه از کودکان عقبمانده ذهنی دارای گرفتگی صدا هستند. تودماغی صحبت کردن نیز نوعی اختلال صدا محسوب میشود. تودماغی صحبت کردن(خیشومی) صفت بارز کودکان مبتلا به شکاف کام، فلج کام و بدکاری حرکتی میباشد.
زیر و بمی: نشان میدهد فردی که مشغول صحبت است، زن است یا مرد. صداهای دارای زیر و بمی بالا و زیر و بمی متغیر در میان کودکانی که با نقایص شنوایی شدید و یا فلج مغزی مواجهند، امری شایع است.
بلندی صدا: صحبت کردن با صدای بلند میتواند به علت نقص شنوایی و گاهی به علت عدم اعتماد به نفس شخص باشد و گاهی به نوع شخصیت فرد بستگی دارد. بیصدایی یا فقدان کامل صدا، اختلالی است که هم به بلندی و هم به تولید صدا بستگی دارد.
شتابان گویی(تند گویی): شتابان گویی را به منزله بینظمی زمانی گفتار تعریف کردهاند. این اختلال بر اساس سرعت افراطی در سخن گفتن، وجود بینظمی در جملهها ،جا انداختن هجاها و صوت ها ونامشخص بودن تلفّظ متمایز میشود. معمولا جملهها از لحاظ ترکیبی ناقص هستند چرا که شتابان گوبه بیان کلماتی میپردازد که به ساخت دستوری جمله وابسته نیستند. هنگامی که شتابان گو به کندی وآرامش سخن بگوید هیچگونه مشکلی در بیان خود ندارد اما ظاهرا فرد مبتلا قادر نیست مدت مدیدی چنین شیوهای را حفظ کند. این اختلال بعضادر بزرگسالان نیز در برخی موارد عصبانیت و پرخاشگری مشاهده می شود.
3- لکنت و مکث :
روان صحبت کردن یعنی سیالی و جریان گفتار. شایعترین اختلال در روانی گفتار، لکنت زبان است. لکنت زبان، اختلالی گیجکننده است. اولاً، هر کوشش اضافی برای صحبت کردن بهتر و یا روانتر حرف زدن را بدتر و سختتر میسازد. ثانیاً بسته به نوع فعالیت تکلّمی، لکنت زبان میتواند رخ بدهدیا رخ ندهد. مثلاً تعداد کمی از مردم هنگام صحبت کردن در حال نجوا و درگوشی، دچار لکنت میشوند و اکثر افراد لکنتی قادرند با روانی آواز بخوانند. ثالثاً بین ترس و اضطراب از یک طرف و لکنت زبان از طرف دیگر ارتباط وجود دارد. یعنی ترس و اضطراب لکنت زبان را بدتر میکند ودرعوض بدتر شدن لکنت، ترس و اضطراب بیشتری را باعث میشود. شایعترین مشکلات همراه با این ناراحتی عبارتند از اختلال در تولید کلمات و اختلالهای زبانی.تاکنون سه نوع لکنت یا گرفتگی زبان به شرح زیر شناسایی شده است.
کلونیک: عبارتست از تکرار تشنجآمیز یک واج یا هجا قبل از اینکه کلمه یا جمله ادا شود یا ادامه یابد. مثلاً آآآ آب بده
تونیک: عبارتست از حالتی که در آن عضلات گویایی به مدّت چند ثانیه تا یک دقیقه از حرکت باز میماند و این توقف مانع تکلّم میشود یابه اصطلاح،زبان بند میآید و هنگامی که انقباض رفع میگردد، کلام باسرعت و با شتاب به حالت انفجاری ادا میشود. مکررگویی یا تکرار حرف: دراین نوع، فردبرای شروع سخن گفتن یک واج را ادا میکند که هیچ ربطی با مفهوم مورد نظر ندارد. مثلا بـ بـ بـ حسین آمد.
- اختلال زبان : یکی از بحثانگیزترین گروه اختلالات، اختلالات زبانی است که مشترکات زیادی با اختلالات گویایی دارد. زبان، زمانی مختل میشود که از نظر شکل، ساختار، محتوا، معنا و استعمال اجتماعی با آنچه از نظر سنتی و فرهنگی انتظار میرود، تفاوت داشته باشد. بهطور کلی، میتوانیم بگوییم که کودکان در هر زمان که تواناییهای زبانیشان پایینتر از سطح فهمی و سطح عملکردی که از آنها انتظار میرود باشد، دچار اختلال زبان میباشند.
نقش والدین در گفتار طبیعی کودکان :
چگونگی سخن گفتن کودکان ، خوب صحبت کردن و نیکو گفتن آنان، ازاهمّیّت فوق العادهای برخوردار است.رشد کلامی کودکان در گرو وجود الگوهای اصلی ، همچون پدر و مادر و شنیدن صحبتهای آنهاست. با کودکان ،به زبان ایشان و در حد فهم و ادراک آنان باید سخن گفت ،امّا شمرده و آرام ،صحیح و با سلامت و همراه با ملاطفت ، از تکرار کلام به زبان شکسته کودک نیز باید اجتناب نمود . کودکان به الگوهای کلامی و رفتاری نیاز دارند و والدین و بزرگسالان خانواده همیشه باید درنظر داشته باشند که کودک سخن گفتن و درست صحبت کردن را از آنان می آموزداگر کودک به اقتضای سنش کلمه ای را شکسته ونارسا بیان می کند لازم است والدین و اطرافیان بزرگسال کودک با ادای صحیح و کامل کلمه ، صحبت کردن را به کودک بیاموزند، نه اینکه کلمههای شکسته راهمانند او تکرار نمایند. مثلاً اگر کودک به کلمه «آب» می گوید «آآ» به کلمه «کتاب» می گوید«کداب»یا«تتاب»و غیره ، والدین و معاشران کودک نمی بایست به هنگام صحبت با کودک کلمات او را همانند خودش تلفّظ کنند و روانی و سلامت کلامی او را به تأخیر بیندازند .صحبت به زبان کودک به معنای صحبت با تلفّظ نارسای کودک نیست، بلکه صحبت به زبان کودک یعنی : بکارگیری ساده ترین، رساترین و قابل فهم ترین کلمات وجملات درحد توان ذهنی و قوّهی ادراک کودک و با بیانی آهسته و شمرده . بیشتر کودکان در حدود یکسالگی اوّلین کلمات را به زبان میآورند و درحدود دو سالگی جملات ساده را به تدریج بکار میگیرند . همراه با رشد ذهنی کودک ، قدرت فراگیری او بیشتر می شود ، دایره لغات و واژگان او گسترش می یابد و جملاتش طولانیتر و متنوعتر میگردد . درباره موضوعات متنوع با کودک صحبت کردن ، به سؤالات وی به طور رسا پاسخ دادن، گوش دادن به برنامههای رادیویی ، تماشای برنامههای تلویزیون ، خواندن کتاب برای او ، بازیهای کلامی و اجتماعی و مهمتر از همه گوش کردن به صحبتهای کودک و هم صحبت شدن با او ، نقش بسیار مهمّی در تقویت و گسترش زبان و مهارت کلامی کودک دارد. والدین و مربیان باید چه کنند؟ توصیه های در راستای کمک به کودکانی که دارای اختلالات گفتاری میباشند:
*کوشش در جهت شناخت مقدماتی دانش آموز با استفاده از فنون مناسب و امکان پذیر نظیر مشاهده ،
مصاحبه ، بررسی پرونده تحصیلی ، مذاکره وارتباط با والدین کودک به منظور توجه آنان به حلّ مشکل از طریق مراجعه به پزشک و … ،مصاحبه با دانش آموز و جلب علاقه و ایجاد انگیزه در او برای حل مشکل وضمناً کم اهمیت جلوه دادن مسأله از دیدگاه دانش آموز.
* برخی ازکودکان علاوه بر اختلالات گفتاری ممکن است به اختلالات رفتاری دیگری چون (اختلال شنوایی- بیش فعالی- اوتیسم- کمبود توجه- اختلال در حافظه کوتاه مدت- وابستگی شدید یا اضطراب جدایی-وگاهاً افسردگی، انزوا، پرخاشگری وغیره) مبتلا باشند؛ دراین موارد ابتدا باید اختلالات رفتاری کودک را برطرف نمود واقدامات مناسب در این خصوص را مدّ نظر داشته باشید. *نیازی نیست که کودک همیشه درست و کامل و دقیق صحبت کند. اجازه دهید که صحبت کردن کاری تفریحی و لذّت بخش باشد ازایجاد محدودیتها و قوانینی مثل «یواش صحبت کن»، «کمی صبر کن» و «یک نفس عمیق بکش»خودداری کنید. این نظرات، اگرچه با نیت خوب باشد، باعث کمرویی درکودکان خواهد وقتی کودک احساس ناراحتی میکند یا وقتی اختلالات گفتاریش افزایش مییابد از او نخواهید که صحبت کند یا با صدای بلند کتاب بخواند. به جای آن، در این زمانها او را به فعالیتهایی تشویق کنید که نیاز به صحبت کردن زیاد ندارد.
* بگذارید خودش حرفش را کامل کند و صحبت او را قطع،تکمیل ویا اصلاح نکنید؛ یا به او نگویید که دوباره شروع کند.
* یک محیط آرام در خانه ایجاد کنید و بکوشید آرامش را در زندگی خانوادگی ایجاد نمایید.
* وقتی در حال صحبت با کودک هستید یا در حضور او با دیگران حرف میزنید، سعی کنید آرام و واضح صحبت کنید
* با کودک خود تماس چشمی طبیعی برقرار سازید.سعی کنید که نگاه خود را از او برنگردانید نشان ندهید که ناراحت شدهاید.
* به کودک اجازه دهید که در صحبت کردن راحت باشد کند و افکار و جملات خود را تمام کند. پس از این که کودک حرفش را زد، با آرامش و بدون عجله، با به کار بردن تعدادی از همان لغات خودش،به او پاسخ دهید. برای مثال، اگر او بگوید، «من خردوشی را دیـ دیـ دیدم»،خیلی قسن بود. شما با آرامش پاسخ دهید: «آها، بله، تو خرگوش قشنگی را دیدی. او زبل و بانمک است».
* با کودک به آرامی ،فصیح و رسا صحبت کنید. این کار در واقع الگویی در اختیار او قرار میدهد که هنگام صحبت کردن، سریع حرف نزند و شمرده شمرده سخن بگوید و همین کار موجب روان شدن زبان او میشود
* با آرامش کامل،صبر وحوصله به آن چه می گوید، گوش دهید؛ نه به این که چگونه می گوید .
* ضمن پرهیز از ایجاد هرگونه ترس و استرس، تحقیر، تهدید و یا تمسخرتوسط اطرافیان تلاش کنید به او اعتماد به نفس بده
* کودک را به شرکت درکار های گروهی وصحبت درجمع تشویق کنید و مسئولیت هایی در حد توان انجام آن را به او واگذارنمایید.
* پیش از پاسخ دادن به کودک، یک ثانیه یا بیشتر صبر کنید. این کار، به برقراری آرامش و گفتار او کمک می کند.
* حداقل روزی 5 دقیقه را به صحبت آرام با کودک خود اختصاص دهید. (به لحن فصیح و روان با او گفت وگوکنید و یا کتاب، قصّه وداستان بخوانید)
* راههایی پیدا کنید، تا به او نشان دهید که دوستش دارید و برایش ارزش قائلید و از بودن با او لذت می برید.
* هیچ وقت به خاطر مشکلش او را نصیحت وسرزنش نکنید وهمچنین ترحم ودلسوزی نیز به اعتماد به نفس او آسیب می رساند.
* هرگز از نحوه صحبت کردن او تقلید نکنید و به اطرافیان نیز اجازه این کار را ندهید. (حتی زمانی که میخواهید مشکلش را برایش توضیح دهید.)
* پیشبینی فعّالیّتهای موفقیتآمیز برای دانشآموز جهت بهبود موقعیت او درکلاس و ایجاداعتماد به نفس دراو. ضمناً برخی از کودکان در مورد تلفّظ صداهای خاصی دچار اشکال میشوند ، برای اینگونه کودکان میتوان جملاتی جهت تمرین پیشبینی کرد که این گونه صداها در آن کمتر وجود داشته باشد. ازطرح برنامه دراز مدت و استمرار جریان کمک به دانش آموز غافل نباشید.
* تقویت نظام اعتقادی و ایمانی دانش آموز ، بعنوان مهمترین عامل جهت ثبات شخصیت و حفظ سلامتی روحی در مواجهه با کلید نارسائیهای رفتاری مورد نظر است.
* در صورتی که به هر دلیل نگران نحوه صحبت کردن کودک هستید، مطمئنترین راه، مشورت
بایک متخصص گفتاردرمانی است، پس هر چه زودتر این کار را انجام دهید تا بعدا افسوس نخورید. متخصص گفتاردرمانی از استراتژیهای مختلف برای کمک به کودک استفاده میکند. از جمله:
ـ تمرینهایی برای تقویت ماهیچههای مربوط به حرف زدن: بر این اساس برخی تمرینهای مربوط
به زبان، لبها و فکها وجود دارد که باعث قوی شدن ماهیچههای دهان میشود.
2- تولید صدا، تمرینی است که در آن صدای صحیح به کودک آموخته میشود که این کار اغلب
هنگام بازی صورت میگیرد. نوع بازی به سن کودک و نیازهای خاص او وابسته است. متخصص به کودک میآموزد که هر حرف یا صدا چگونه بیان میشود و زبان در هنگام بیان آن حرف خاص، چه شکلی به خود خواهد گرفت.
3- آموزش و تمرین تلفّظ صحیح حروف و صدا ها . مانند آموزش تلفّظ (پ )با کمک نفس گیری و فشار هوا ؛ به این طریق که نفس را میگیریم و حبس می کنیم و همزمان با حرف پ از دهان با فشار هوا خارج می کنیم . به طوری که دستمان را جلوی دهان کودک می گیریم تا آن فشار را حس کند مثل پا – پا –پ– پو –پی – پ–پ آنقدر این کار را انجام می دهیم تا ملکه ذهن او گردد. یا یک شمع را روشن می کنیم و هم سطح با کودک به فاصله 30 سانتیمتر قرار می دهیم تا بتواند شعله شمع را به کمک نفس گیری و فشار هوا خاموشش کند و همزمان با خاموش کردن آن حرف ب را بیرون آورد یا تلفّظ کند.
حرف د- ت :
زبان را به دندانهای جلو تماس داده و پایین میآوریم تا حرف د تلفّظ شود. وقتی زبان را پشت دندان های بالا بچسبانیم همزمان با پایین آوردن زبان حرف ت خارج میشود. مثل – ت – ت- تی – ت
حرف چ –ک- گ :
زبان از پشت دندانها یک مقدار عقب میرود و ابتدای کام را لمس میکند آن وقت حرف چ تلفّظ میشود. هر گاه زبان (عقب تر از چ) قرار گیرد وهوا خارج شود ،حرف ک میشود .(در- ت زبان صافه – چ کمی خم – ک خم تر و قوس بیشتر حرف گ هم دقیقاً همان جای حرف ک تلفّظ میشود فقط تارهای صوتی حرف گ بیشتر میلرزد و این را به این صورت به کودک نشان میدهیم که دست کودک را در قسمت جلوی گردن خود جایی که تارهای صوتی قرار دارند قرار میدهیم و حرف گ و ک را تلفّظ میکنیم تا لرزش آنها را حس کند و بداند که حرف گ بیشتر باید تارهای صوتی بلرزد .
حرف ر:
حرف (ر )یک حرکت لرزشی زبان پشت دندانهای بالا و پایین میباشد که خیلی با سرعت باید بلرزد و بالا و پایین برود هر چه لرزش بیشتر باشد حرف ر میشود و هر چه سرعت لرزش آن کمتر شود حرف ل میشود. تصحیح تولید صدای (ر) معمولاً کاری زمان بر است و با توجه به نوع تلفّظ هر فرد متفاوت میباشد ، تمرینهای زیر در تصحیح صدای ر پیشنهاد می شود.
- تمرین جارو کردن سقف دهان : زبان خود را از پشت دندانهای جلویی بالا به سمت عقب، روی سقف دهان بکشید. توجه کنید که فک پایین بیحرکت باشد وعضلهی زبان حرکت کند. درحالیکه همین تمرین را انجام میدهید سعی کنید صدای (ر) را بسازید : ر-ر-ر-ر-ر-
صدای مسلسل را درنظر بگیرید ،برای این تمرین صدای (د) را بافشار تلفّظ کرده، ناگهان زبان را به سمت عقب و داخل سقف دهان بکشید و (ر) را تلفّظ کنید:دررررر
منابع:سیفنراقی،مریم و نادری،عزتالله؛کودکان استثنایی،تهران، پیام نور، 1380،چاپ ششم
گالاگر،جیمزجی وای کرک، ساموئل؛ آموزش و پرورش کودکان استثنایی، ترجمه مجتبی جوادیان،
آستان قدس رضوی، 1376،کاکاوند، علیرضا؛ روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، روان، 1385، چاپ اول
سیفنراقی، مریم و نادری، عزتالله؛ کودکان استثنایی، ص 280
هالاهان، دانیل پی و کافمن، جیمز ام؛ کودکان استثنایی، ترجمه درهار ماهر، آرین، 1372، چاپ اول
سیف نراقی ،مریم و نادری ،عزت الله ؛اختلالات یادگیری ،تهران،سپهر، چاپ هفتم
مفاهیم:
(1)درهر زبانی با استفاده از حروف، کلمهای برای یک مفهوم ساخته شده که برای آن مردمان
معنیدار است کوچکترین واحد تلفّظی در زبان فارسی را "واج" گوین