دبیرخانه زبان آموزی استان آذر بایجان غربی(مستقر درشهرستان بوکان)

این وبلاگ درجهت ارتقاء مهارت های زبان آموزی (گوش دادن،حرف زدن،خواندن،نوشتن)دوره ی ابتدایی ایجاد گردیده است.ا

دبیرخانه زبان آموزی استان آذر بایجان غربی(مستقر درشهرستان بوکان)

این وبلاگ درجهت ارتقاء مهارت های زبان آموزی (گوش دادن،حرف زدن،خواندن،نوشتن)دوره ی ابتدایی ایجاد گردیده است.ا

زبان و زبان آموزی

بسمه تعالی

بااستعانت از درگاه خالق فطرت وزبان و .....

با درود وسلام به همکاران گرامی در راستای آغاز به کار دبیرخانه ی زبان آموزی استان آذربایجان غربی در شهرستان بوکان به جهت گشایش باب سخن و ایجادبرقراری ارتباط وتعامل با شما سروران واستادان خلاق آموزش یاد دهی ویادگیری(معلمان محترم مقطع ابتدایی) اولین نوشتار در رابطه با زبان آموزی کــــــودکان و مهارتهای لازمه ی آن به حضور ارسال می گردد. استدعا داریم با ارسال دیدگاه ها،راهکار، نقدو راهنماییهای پربار خود مارا مورد عنایت قراردهید . امید داریم تا به یاری هم، جهت ارتقاء اهداف آموزشی و  پرورشی و تقویت بنیه ی نگرش و دانش فرزندانمان باکاوش وگسترش ابعاد زمینه های علمی هر روزبا آفرینش خلاقیت ها،  نقشی دیگر از دانش نوبرصفحه ی دفتر پرنگار این مرز و بوم بیفزاییم.

دبیر خانه ی زبان آموزی شهرستان بوکان

بنام اولین معلم انسانها

میدانیم که خداوند بلند مرتبه خود خالق همه ی هستی و بویژه انسان است. انسانی که اعجوبه ی خلقت است. موجودی ناطق، دارای عقل و شعور، با احساس که دارای قوه ی اختیار و تمیز است. انسانی که به راحتی قابل تعلیم است.

بی شک اولین معلم انسان خدا بوده است: " و علّم آدم الاسماء " . بحث ما اینجا در مورد زبان آموزی است. براستی بهترین شیوه ی یادگیری زبان چیست؟ از کجا باید شروع کرد و چگونه باید پیش رفت؟ و............ اگر بیاییم نگاهی به جهان پیرامون خودمان بیندازیم. آیا چنین نیست که انسانها اختراعات را به تقلید از طبیعت ساخته اند؛ پس چه بهتر که روش زبان آموزی را نیز به روش طبیعی بیاموزیم و ببینیم که خدای دانا چگونه زبان های مختلف را به هزاران کودکی که روزانه در سرتاسر جهان به دنیا می آیند، می آموزد. با شگفتی تمام درمی یابیم که آن معلم بزرگ با استفاده از یک روش واحد و مشترک کودکان را زبانهای گوناگونی می آموزاند که ما اینجا آن را روش طبیعی ( Natural ) می نامیم. بیایید نگاهی دقیق تر به مراحل طبیعی یادگیری زبان توسط کودکان از همان بدو تولد بیندازیم:

. کودک از لحظه ی تولد فقط می بیند ( Looking ) و می شنود ( Listening ). چهره ها و تصاویری نا آشنا و غریب. اصواتی نامفهوم و مبهم.   مدتی می گذرد؛ کم کم آن چهره ها و اشیاء آشنا می گردند و آن صداهای مبهم، مفهوم پیدا می کنند.

2. کم کم کودک آن اصوات را در گوش و مغز خود تمیز و تطبیق می دهد و آنها را می شناسد و تشخیص می دهد.

3. همزمان با تجربه ی محیط پیرامون، نسبت به کلمات و جمله هایی که می شنود عکس العمل نشان می دهد. بسیاری از دستورات را به درستی اجرا می کند و با اصواتی مبهم منظور خود را به اطرافیان می فهماند.

4. اصوات مبهم او کم کم مفهوم پیدا می کنند و تبدیل به کلمه می شوند وسخن گفتن( Speaking ) را آغاز می کند وکلمات روز به روز افزایش پیدا می کنند و اشتباهات توسط اطرافیان تصحیح می شوند. ( البته همراه با خنده و شعف اطرافیان )

5. کلمات تصحیح شده به تدریج تبدیل به جمله  می شوند؛ از آسان به مشکل و از ساده به مرکب.

نکته ی جالب این است که همه ی کودکان در ابتدا کلمات و جمله بندی ها را اشتباه بیان می کنند که موجب خنده و گاهی تمسخر دیگران می شود اما کودکان نه تنها دچار دلسردی و نا امیدی نمی شوند بلکه با کنار گذاشتن خجالت و کم رویی، به تصحیح اشتباهات خود می پردازند. اطرافیان هم ضمن لذت بردن از این اشتباهات تلفظی که شیرین زبانی کودک نامیده می شود؛ آنها را برایش تصحیح می کنند و طولی نمی کشد که کودک کم اشتباه سخن می گوید.

6. به تدریج جمله های ساده و کوتاه تبدیل به جمله های مرکب می شوند. وعلاوه بر زمان حال ساده از گذشته و آینده نیز استفاده می کند و جملات مجهول و شرطی و سایر جمله و زمان ها در دایره ی اطلاعات کودک جای می گیرند.

7. این روند ادامه پیدا می کند تا اینکه به عنوان دانش آموز وارد دبستان می شود. در آنجاست که بتدریج با حروف و سپس کلمات و سرانجام با جمله بندی آشنا می شود و با تطبیق آنها با آموخته های پیشین خود؛ سریع تر و عمیق تر به ذهن می سپارد و بکار می گیرد که در این مرحله اول خواندن ( Reading  ) است و بعد نوشتن (  Writing ).

8. در مراحل بالاتر دانش آموز یاد می گیرد متن های مشکل تر و علمی تر را بفهمد و خود نیز اقدام به خلق موارد مشابه بنماید. ( Understanding and Productivity).

زبان چیست ؟انسان موجودی اجتماعی است و به ناچار مهم ترین مسئله ی زندگی اجتماعی او ارتباط با هم نوعانش است. چون ارتباط مستقیم، یعنی ارتباط بدون واسطه ی اذهان با یکدیگر (مثلاً از طریق نگاه) میان افراد شدنی نیست؛ بنابراین بشر نیاز به ابزاری دارد. عمده ترین ابزار انسان برای ارتباط با هم نوع خود، زبان است. زبان وسیله ی بیان تفکر و اندیشه و انتقال آن به دیگری است.

زبان دستگاه منسجمی از نشانه‌های صوتی یا نوشتاری است که طبق قواعد مشخصی با یکدیگر ترکیب می شوند و برای نمایش و انتقال معانی و اندیشه ها توسط انسانهای متعلق به یک گروه اجتماعی یا فرهنگی خاص به کار برده می‌شود.

زبان به عنوان پدیده ای زنده و پویا، همواره در حال بازسازی خویش است. این پدیده در بستر جامعه رشد می کند و متاثر از سطح دانش و روابط انسان و دگرگونی های اجتماعی و علمی جوامع انسانی است. گستره ی کار زبان را باید فراتر از ایجاد ارتباط بین انسانها دانست.در حقیقت زبان عمیقا با درک مردم از ارزش ها و هویت آمیخته است و در فراهم آوردن امکان اندیشیدن، شکل گیری شخصیت، ساخت هویت فردی و اجتماعی و ایجاد فرهنگ نقش دارد. زبان، مهمترین عامل پیوند معنوی، فرهنگی و تاریخی در بین مردمان است و هویت بسیاری از ملتها به زبان آنها گره خورده است.

زبان، گویشی است که ارتش و ناوگان دارد”. این طنز هوشمندانه ماکس واینریش سیاست و موضوع زبان را به هم گره می زند..

لازمه ی پیشبرد امر خطیر آموزش ،یادگیری عملی آن است .

زبان آموزی :مقدمه ی مناسبی برای خواندن و نوشتن است. باید به کودک کمک کرد تا کلمه  ها را درست و کامل بیان کندوجملات را درست بکار ببرد.حال باید دید چه هدفی را از آموزش زبان به کودکان دنبال می کنیم؟آیا هدف انبار کردن ذهن آن ها از محفوظات در مورد عناصر،قواعدو ساختارهای یک زبان خاص است؟

اگر چنین باشد فراگیرنده نه تنها به کفایت در برقراری ارتباط نمی رسد ،بلکه ذهن واندیشه ی اوکه می بایستی با ابزار زبان قدرت پرواز به دنیای محسوسات را داشته باشد، در سطح ابتدایی باقی می ماندودرنهایت چیزی جزتقلید طوطی وار عاید او نمی گردد.از سوی دیگر ،اگر هدف از برنامه های آموزش زبان ،آموزش عناصر زبان وقواعد حاکم برترکیب این عناصر جهت توانا ساختن فرددر دست یابی به کفایت ارتباطی وکفایت زبانی باشددر آن صورت اندیشه ی وی نیزبه واسطه ی این ابزار ارتباطی و کفایت زبانی بارورمی شوددر نهایت نیز اثر خودرا برخلاقیت زبانی خواهد گذاشت.بنابراین: ‹‹رسیدن به چنین هدفی منوط به ایجاد شرایط مناسب آموزش وآموزش مناسب است.››

هر برنامه ی آموزشی در زمینه ی زبان متشکل از اجزایی است.جزءاول:عبارت است از اهداف یا محصول نهایی که در برگیرنده ی مجموعه ای از رفتارهای زبانی وگفتاری وارتباطی است که برای فرا گیرنده ی مورد نظرمناسب می باشدوهرجزئی از برنامه درپی دست یابی به آن است.جزء دوم :عبارت است از بافت که شامل زمینه ای از اجزای فیزیکی و اجتماعی (افراد) است که به واسطه ی آن ها دست یابی به اهداف میسر می گردد.

روندها یا روش کار نیز به عنوان جزء سوم در یک برنامه مطرح اندوشامل فعالیتهایی است که جهت تسهیل و ترغیب اکتساب اهداف مورد نظربه کار گرفته می شوند.مسئله ی مهم دیگر این است که برنامه های آموزشی یک روند یک سویه نیست که در آن معلم مجموعه ای از مطالب را در اختیارفراگیرنده قرار دهد،بلکه روندی است مبتنی برتعامل یعنی ارتباط متقابل بین کودک و معلم .

معلم نمی تواند یک مجموعه از اطلاعات و توانایی ها را به کودک بدهد، بلکه باید شرایط و فعالیت هایی را ایجادکندتا به واسطه ی آن ها کودک بتوانددانش و رفتار هایی را که برای اکتساب زبان وبرقراری ارتباط لازم هستند،سازمان بدهد.

در رابطه با مهارت های زبان آموزی ،مربی چه اهدافی را باید در طول سال تحصیلی دنبال کند؟

1 دانش آموزان باید به اهمّیّت یادگیری مهارت های زبانی پی ببرند و موارد استفاده ی آنها را تشخیص دهند.

2 به وجود آوردن و حفظ انگیزه برای یادگیری مهارت های زبانی در دانش آموزان.

3 باید از منابعی چون ((قصّه گویی،شعر خوانی،کتابخوانی،بازی،رسانه و...))در جهت ایجاد علاقه در دانش آموزان برای یادگیری مهارت های زبانی استفاده کرد.

4 در انتخاب فعالیت های مختلف همواره باید هدف های آموزشی مهارت های زبانی را در نظر داشته باشد.

5 مهارت های زبانی آموزش داده شده ی جدید را باید به طور مکرر و در موقعّیت های مختلف تمرین کند تا ملکه ی ذهنی کودکان بشوند.

6 معلّم باید شمرده و با سرعت عادی صحبت کرد.

7 معلّم باید آنچه را می نویسد خواناو زیبا باشد.

8 معلّم محیطی را در پایه ی اوّل ایجاد نماید تا دانش آموزان در یادگیری مهارت های زبانی احساس علاقه و راحتی کنند.

9 دانش آموزان باید تشویق شوند و در تمام فعّالیّت های آموزشی  مهارت های زبانی شرکت کنند.

10 معلّم با تشویق دائم دانش آموزان احساس موفّقیّت در یادگیری مهارت های زبانی را در آن ها ایجاد کند.

11 انتظار آموزگار در میزان و سرعت یادگیری دانش آموزان با توجه به فرصت محدود یادگیری و توان ذهنی وجسمی کودکان باید واقع بینانه باشد.

12 فعالیت هایی را که آموزگار برای آموزش مهارت های زبانی انجام می دهد باید ضمن حفظ احترام به لهجه و زبان مادری دانش آموزان صورت بگیرد.

در آغاز کار مهارت های زبانی ،آموزگار نیاز دارد بداند هر یک از دانش آموزان چه میزانی در سخن گفتن به زبان فارسی معیار آشنایی و توانایی دارند.لذا برای این کار باید از ظرافت های آموزشی لازم در سخن گفتن استفاده کند و توانایی هر یک از دانش آموزان را در صحبت کردن به زبان فارسی معیار مشخّص کند تا در راستای ارزشیابی انجام شده کار آموزش مهارت های زبانی را شروع کند و در این زمینه تصمیمات آموزشی لازم را طرح ریزی نماید.

از آن جایی که دانش آموزتازه به دبستان آمده است و در اثر هر گونه تعرضی سرشکسته می شود ،آموزگار در زمینه ی رفع اشتباهات مهارت های زبانی دانش آموزان باید به نکات زیر توجّه داشته باشد:

الف) به طور کلی محیط کلاس باید دوستانه بوده و باحسن نیت همراه باشد تا دانش آموز به راحتی بتواند تصحیح کردن آموزگار را قبول کند و آن رابه عنوان تهدید و انتقاد شخصی تلقی ننماید.

ب) دانش آموز نباید احساس کند آموزگار بین شاگردان تبعیض قائل می شود.

پ)آموزگار باید دانش آموز را که نهایت سعی خود را می کند که مهارتی را یاد بگیرد تشویق نماید حتی اگر جواب کودک در این زمینه غلط باشد ،برخورد آموزگار باید چنان آرام و دلسوزانه باشد که این امر موجب دلگرمی و اعتماد به نفس کودک در یادگیری مهارت های زبانی شود.

ت) تصحیح اشتباهات دانش آموز در یادگیری مهارت های زبانی باید به صورت مثبت باشد.

ث) آموزگار باید به دقّت به پاسخ دانش آموز گوش دهد و حرف او را قطع ننماید تا وقتی که صحبتش تمام شد آن وقت پاسخ او رابدهد در غیر این صورت کودک از همکاری آموزشی ،سرباز خواهد زد.

با آرزوی موفقیت------- دبیر خانه ی زبان آموزی شهرستان بوکان

منابع : برگرفته و ویرایش از - کلبه ی زبان آموزی (موسی غبیشاوی) -- گروه های آموزشی ابتدایی (طبس---- کتاب روش محاوره(دکتر جویباری و الیس هوسپیان )-- فرهنگستان زبان کردی .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد